پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - گفتاری از حجتالاسلاموالمسلمین كاظم صدیقی، استاد اخلاق و امام جمعهی موقت تهران دربارهی شخصیت مرحوم آیتالله حاج شیخ عزیزالله خوشوقت را منتشر کرد.
به گزارش خبرگزاری حوزه این گفتار به شرح ذیل است:
حضرت آیتالله خوشوقت علاوه بر داشتن ذاتی پاك و قماشی نورانی كه به دیدن بزرگانی مثل علامهی طباطبایی هم مفتخر شده بود، خودش هم اهل عمل بود. ایشان قبل از انقلاب، هم در اصول و هم در حكمت و عرفان و اقتصاد و جامعهشناسی و روانشناسی سرآمد بود. مدتی در قم بودند و بعد در مقطعی به تهران آمدند. در عین حال، بیشتر اهل خلوت و تفكر و سكوت بودند.
مرجع بودند، اما خود را مطرح نمیكردند
بعد از انقلاب هم همچنان كه مشرب امام، مشرب عرفان بود و به خاطر انقلاب وارد مسائل انقلاب شدند، ایشان نیز به فراخور احتیاجی كه انقلاب به ایشان داشت، وارد مسائل انقلاب شدند و به فرمان امام خمینی رحمهالله به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمدند. بعدها با اقبال بیشتر جامعه به سوی ایشان، جلسات بانشاط و شیوایی برای تشنگان معرفت الهی ترتیب دادند.
مقام علمی و معنوی مرحوم آقای خوشوقت برای همهی فضلایی كه سوابق ایشان را در قم میدانستند، روشن بود. ایشان از شاگردان خوب حضرت امام رحمهالله بودند و در درس مرحوم آقای آیتاللهالعظمی بروجردی شركت كرده بودند. حتی امكان مرجعیت برای ایشان فراهم بود و میتوانستند رساله بدهند؛ كمااینكه برخی از خواص و افرادی كه ایشان را میشناختند، از ایشان تقلید میكردند و فتوا میگرفتند، با اینكه رساله هم نداشتند. در عین حال، ایشان تمایلی به مطرحشدن نداشتند.
پس از انقلاب، ایشان به غیر از عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی، به كار تربیت جوانان و پاسخگویی به شبهات اعتقادی و سیاسی آنان میپرداختند. خود این كار، بسیار بزرگ بود. ایشان بدون هیچ تكلّفی در اختیار انقلاب بودند و برای انقلاب، نظام و ولایت مایه میگذاشتند.
طبیبی بودند در جستجوی مداوای بیماران
آنقدر این مرد بزرگ متواضع بود كه با آن مقام علمی و معنوی، هیچ حد و حریمی برای خودش قرار نداده بود. بلكه به خانههای اشخاص میرفت و در مجالس شهرهای كوچك حضور مییافت. هر كسی هم از دور و نزدیك میخواست ایشان را ببیند، هیچ مشكلی نداشت. یك تواضع و سعهی صدری داشتند كه همهكس میتوانست مسائل خودش را با ایشان مطرح بكند. از این جهت من نظیر و شبیهی برای مرحوم آیتالله خوشوقت سراغ ندارم.
در گوشه و كنار تهران، مجالسی بود كه از ایشان دعوت میشد و ایشان بدون هیچگونه تكلفی این مجالس را قبول میكردند و میرفتند. بسیاری از علما كه جزو چهرههای نورانی بودند، مركزی داشتند كه همه میرفتند آنجا و اغلب خیلی اهل رفتوآمد نبودند و یك كانونی داشتند كه همه میآمدند آنجا و استفاده میكردند. حضرت آقای خوشوقت اما گاهی برای ادارهی جلساتی به ورامین میرفتند، گاهی به محلات تشریف میبردند. یك عالِم برجسته از تهران مثلاً برود به ورامین تا عدهای جوان از ایشان استفاده كنند.
ایشان اسوه بود و كارهایی كه میكردند، همچون كار پیامبر اكرم صلّیاللهعلیهوآلهوسلم بود كه «طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبّه»۱ این جمله را حضرت امیر علیهالسلام دربارهی پیامبر خدا گفتند كه ایشان طبیبی بود كه در مطبّش نمینشست، بلكه بیماران را در منازل خود آنها معاینه میكرد و دنبال بیمارها میگشت.
یكی دیگر از ابعاد وجودی ایشان این بود كه مشاور امینی بود برای جوانان و غیر جوانان. هر كسی در هر بُعدی تحیّری داشت، بر سر دوراهی بود و تكلیف خودش را نمیدانست، به آیتالله خوشوقت مراجعه میكرد و با مشورت با ایشان مشكل حل میشد.
از دیگر ویژگیهای برجستهی ایشان، دوام حضور ایشان بود. با اینكه خیلی هم اهل رفتوآمد بودند و دورش همیشه شلوغ بود و مراجعهكنندهی زیادی داشتند، اما مصداق آیهی كریمهی «رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ»۲ بود. هیچ نوع مراوده و رفتوآمد و صحبتی مانع حضور و اتصال ایشان به مبدأ غیب نبود. همیشه حالت حضور داشتند. برنامههای ذكری خودشان را همیشه داشتند. برنامههایی كه اهل سیر و سلوك دارند، اذكار محاسبهشدهای را كه به طور مستمر جزو برنامههایشان است، ایشان هیچگاه از یاد نمیبرد. برنامهی ختم صلوات یكی از برنامههای ایشان بود كه هم سفرهی رحمت الهی بود و هم بهانهای بود كه اشخاص آنجا جمع بشوند و ایشان برای آنها نورافشانی و روشنگری و رفع ابهام كنند.
ماجرای تكریم آیتالله خوشوقت توسط رهبر انقلاب
سابقهی آشنایی رهبر انقلاب با حضرت آیتالله خوشوقت و علاقهی رهبری به ایشان، به مدرسهی حجتیهی قم بازمیگردد. بعد از انقلاب هم مشورتهایی با ایشان داشتند. تكریم عجیبی حضرت آقا از ایشان داشتند. یك بار یادم هست كه آیتالله خوشوقت برای حضور در یكی از مجالس، خدمت حضرت آقا رفته بودند و از در حیاط وارد شده بودند و كفشها را هم همانجا گذاشته بودند. بعد از پایان مجلس، همه حركت كردند برای صرف شام. حضرت آقا و آیتالله خوشوقت كنار یكدیگر بودند. حضرت آقا وقتی متوجه شدند كه كفشهای ایشان در آنجا نیست، كفشهای خودشان را برداشتند و مقابل پاهای آیتالله خوشوقت جفت كردند. آیتالله خوشوقت هرچه اصرار كردند، آقا قبول نكردند. آیتالله خوشوقت هم كفشهای آقا را پوشیدند و بعد، اطرافیان برای حضرت آقا كفش آوردند. حضرت آقا علاقهی فوقالعادهای به ایشان داشتند. فراتر از علاقه، بلكه اعتقاد بود.
رهبر معظم انقلاب آیتالله خوشوقت را جزو كسانی معرفی میكردند كه جلوی طوفانها را میگیرند و نمیگذارند دلها را باد ببرد. ایشان فرمودند كه طوفانها زیاد است و مقاومتكردن در برابر این طوفانها مشكل است. به یك جایی وصل بشوید كه این بادها شما را با خودش نبرد. سؤال كردیم مثلاً به چه كسی؟ فرمودند به آیتالله خوشوقت.
آیتالله خوشوقت همچون دریا بود. انشاءالله خداوند ما را با ایشان كه از دستمان رفته است، محشور كند. خداوند ایشان را در بهار رحمتش مُستغرق، و با اولیاءالله محشور كند.